مسعود نبی دوست، روزنامه نگار، فعال فرهنگی و پژوهشگر در حوزه میراث فرهنگی در یادداشتی نوشت: جناب آقای محمدرحیم رهنما! بگذارید اولِ این یادداشت سلامی خدمت شما عرض کنم. چرا که این یادداشت اگرچه بیان حسوحال شخصیام از چندین سال فعالیت در حوزه آثار تاریخی است، اما چنان نامهای است که گویی خطاب به شخص شما نگاشته میشود. چنان که پیش از این نیز یادداشتهایی را در زمان مدیرکلهای قبلی نوشته بودم که اگر توجه میشد، الان نیازی به نگارش این یادداشت نبود.
جناب رهنما! چنانکه مستحضرید مشهد از زمان کلنگ خوردن طرح غیر کارشناسی بافت پیرامون حرم مطهر همواره داغدار تخریب آثار تاریخی و هویتی خود بوده و هنوز زخم تخریب یکی از آثار التیام نیافته که خبر تخریب اثر دیگری به گوش میرسد. چنانکه در همین سالهای اخیر هم شاهد تخریب آثاری همچون مهدیه مرحوم عابدزاده، خانههای اسماعیلی، حناساب، سبزواریها، سرای ترکمنها و غیره یا مرگ تدریجی خانههای امینی، امیری، اکبرزاده، پریشانی و غیره بودهایم.
تاملبرانگیز اینکه مجموعه تحتمدیریت شما تا به همین امروز نتوانسته فعالیت مثبتی در راستای حفظ و صیانت از این آثار -که وظیفه ذاتی این اداره کل است- انجام دهد. تاملبرانگیزتر اینکه هر بار که آثار تخریبشده در فهرست آثار ثبتنشده اما واجد ارزش قرار میگیرد، مجموعه تحت مدیریت شما چنانکه دیروز درباره خانه تاریخی قلابدوزها بیان کردند، پاسخ میدهد: "پرونده ثبتی این اثر در حال تکمیل بود و برای تخریب با ما هماهنگ نشده است." گو اینکه همواره پروندههای فراوانی در حال تکمیل است و اداره کل میراث فرهنگی هیچگاه فرصت نمیکند پروندههای ثبتی را قبل از تخریب آثار تکمیل کند.
البته بگذریم از اینکه حالا باید پرسید این اداره کل چه فعالیت مثبتی برای بناهای ثبت شده خود ارائه کرده که در پی تهیه پروندههای ثبتی آثار دیگر است؟ آیا ثبت ملی خانه تاریخی سبزواریها گرهی از وضعیت این اثر باز کرد؟ آیا ثبت اضطراری مهدیه مرحوم عابدزاده که بعد از تخریب نصفه و نیمه این بنا همچون نوشدارویی بعد مرگ این اثر رسیده بود، توانست جلوی تخریب مابقی این بنای ارزشمند را گرفته یا نهاد تخریبکننده را چنان که بیان شد ملزم به ساخت عین به عین بنا کند؟ آیا ثبت ملی سرای ترکمنها توانست تخریبکنندگان را ملزم کند که این بنا را عین به عین بسازند؟ آیا...؟ آیا...؟
جناب رهنما! مجموعه تحت مدیریت شما دیروز یک بار دیگر با بیان اینکه "پیگیر ثبت خانه تاریخی قلابدوزها بودهایم" از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کرد. بگذریم از اینکه به اعتقاد من و امثال من روح دوستان شما هم از وجود این خانه تاریخی خبر نداشت، وگرنه فقط خواجه شیراز است که مسیر این خیابان جدید در بافت پیرامون حرم را نداند. چنانکه هنوز هم خانههای تاریخی فراوانی در مشهد وجود دارد که ساختار رخوتآلود میراث فرهنگی تا زمان تخریب آنها در کشوقوس ثبت خیالیشان خواهد ماند.
جناب مدیرکل! بگذارید از خود شما کسب تکلیف کنیم. نگارنده این یادداشت به این خیال که بتواند جلوی تخریب گوشهای از تاریخ و هویت این شهر را بگیرد، ابتدا چندین سال در حوزه رسانهای برای بسیاری از ابنیه تاریخی این شهر قلم زده، اما پس از اینکه به بیاثر بودن این روش واقف شده حالا دو سال است که وارد گود شده و برای حفظ هویت این شهر تلاش میکند. صدالبته یک سالی هم هست که چندین اثر واجد ارزش اما در معرض تخریب را به مسئولان ثبت معرفی کرده است؛ آثاری که از بد روزگار هنوز در همان چرخه خیالی ثبت روزگار میگذرانند تا روزی که تخریب شوند و دوباره همان قصه جوابیه میراث و ...
آقای مدیرکل! بگذارید اینطور یادداشتم را تمام کنم: حالا که همه مسیرها را طی کردهایم. شما هم که گویا تمایل ندارید تکانی به این ساختار بدهید بنابراین گویا تنها یک راه برای مقابله با تخریب تاریخ و هویت این شهر باقی مانده؛ البته مجموعه مردمی ما این توان را ندارد که پای دیوار همه خانههای تاریخی این شهر کشیک بکشد، ولی شما اگر از تخریب آثار تاریخی مطلع میشوید، زحمت بکشید و به ما هم آدرس بدهید. گویا فقط مانده برویم جلوی بولدوزرها!